علما ، تمامی بر این نظرند که جایز وجود ندارد کافر وارد مسجدالحرام خواهد شد و همینطور دیگر مساجد، به حیث فقهای شیعه .
متفحصّ حلی، تعبیر و تفسیر به (عندنا) دارااست.
صاحب و مالک جواهر در تفصیل آن مینویسد:
(این تعبیر و تفسیر در تحریر و کنزالعرفان نیز آمده و غرض از آن، جماعت امامیه میباشد، چنانکه در مسالک تصریح به اجماع گردیده و مسجد النبی کوهسنگی مشهد در منتهی، به مذهب اهل بیت منسوب شده میباشد.)
هدف آن میباشد کهاین اجماع، با تعبیرهای گوناگونی در سخنان فقهاء آمده و فقط در مسالک، تصریح به اجماع گردیدهاست.
(لایجوز دخول الذمی المسجد باجماع الامامیه.) [۴۶]
کلیه فقهای امامیه بر این نظرند که کافر ذمی جایز وجود ندارد وارد مسجد گردد.دقت به چندین نکته، نادرستی و بی محور بودن اجماع را مینمایاند:
۱. روضه خوان طوسی ، خیر در بر خلاف و خیر در مبسوط، به اجماع تمسک نکرده میباشد، با آنکه شیوه وی، بویژه در کتاب بر خلاف، بر این میباشد که به خیال و خاطر رویا رویی با بینش فقیهان اهل سنت ، همچون آنها به اجماع تمسک میجوید، از این روی، ادعای اجماع درخلاف زیاد به چشم می خورد و این، باعث گردیده، شماری از فقهاء به اجماعهای بر خلاف، اعتبار متعددی نمیدهند و میگویند اینها اجماعهای علی القاعدهاند.
زیرا روضه خوان موازی اهل سنت قرار داشته، میمراد موازی طریق خویش آنها عکس العمل نماید.
با این درحال حاضر، دراین مورد نامی از اجماع فقهای شیعه به فی مابین نمیآورد.
۲.اکثری از پیشینیان، این مسأله را مطرح نکردهاند، تا نظرها نمایند، بویژه آنانی که به تعبیر و تفسیر آیت اللّه بروجردی ، روششان این بوده میباشد که مسائل را همچنانکه از معصومان (ع) میگرفتهاند، دست نخورده برای ما نقل نمایند، مانند: روضه خوان صدوق در هدایة و مقنع، روحانی موثر در مقنعه، روضه خوان طوسی در نهایه، سلار بن عبدالعزیز در مراسم آدرس مسجد النبی کوهسنگی مشهد و ابی الصلاح حلبی در کافی و… اولیه توشه روحانی طوسی این مسأله را در کتابهای استدلالی خویش مطرح کرد و دیگرافراد به تقلید از وی، به اجمال و شرح به مورد پرداختهاند.بنابر این، چهطور میاقتدار ادعای اجماع کرد؟
۳. علامه مجلسی ، [۴۷] ناروایی ورود یهود و نصارا به مسجد، به معروف نسبت میدهد:
(ولی ممانعت الیهود والنصاری فهو علی الوجوب علی المشهور.)
افزون بر این، به فرض وجود اینگونه اجماعی، گواهی آن معین میباشد.
حداقل، احتمال دارااست که سند داشته باشد (محتمل المدرک) طبیعی میباشد که اعتباری نخواهد داشت.
متفحص اردبیلی ، بعداز آنکه ادعای اجماع مذهب اهل بیت را از (منتهی) نقل مینماید، مینویسد:(والمستند فی الجملة هو الآیة.) [۴۸]
ممکن میباشد هدف وی از این پاراگراف، بی توجهی به اجماع باشد و یا این که کناره زدن بدینکه اجماع مدرکی میباشد و گواهی آن هم، به عبارتی آیه شریفه میباشد.
دارای شهرت بودن ناروایی ورود کافران به مسجد، در بالا اسلام شماری از فقیهان بر این باورند که ناروایی ورود رزرو مسجد النبی کوهسنگی مشهد کافران به مساجد بین مسلمانها صدر اسلام، دارای اسم و رسم بوده میباشد.
علامه در تذکره، این آوازه را از برهانها قرارداده و بر آن شاهدی از تاریخ ارائه داده میباشد:
(ولأن منعهم کان مشهوراً، دخل ابوموسی علی قدمت و معه کتاب اکانت عمله فقال قدمت ادع الذی کتبه لیقرأه قال انه لایدخل المسجد قال ولم لایدخل؟ قال لأنه نصرانی فسکت. و هو یدل علی شهرته بینهم.) [۴۹]
چون ناروایی ورود کافران به مسجد (در بالا اسلام) دارای اسم و رسم بوده میباشد.
ابوموسی با محل کار حسابرسی کارهایش بر قدمت وارد میگردد.
قدمت میگوید: مولف را بگو بیاید آن را بخواند.
ابو موسی می گوید: وی به مسجد نمیآید.
قدمت میگوید: چرا؟
می گوید: زیرا مسیحی میباشد.
قدمت ساکت میگردد.
این نشانه دهنده آوازه ناروایی ورود کافران به مسجد، بین آنها شماره تلفن مسجد النبی کوهسنگی مشهد میباشد.
بسان همین حرف را صاحب و مالک جواهر، با استناد بهاین زمینه تاریخی داراست و آن را شاهدی بر صحت مدعای خود میداند. [۵۰]
علما ، تمامی بر این نظرند که جایز وجود ندارد کافر وارد مسجدالحرام خواهد شد و همینطور دیگر مساجد، به حیث فقهای شیعه .
متفحصّ حلی، تعبیر و تفسیر به (عندنا) دارااست.
صاحب و مالک جواهر در تفصیل آن مینویسد:
(این تعبیر و تفسیر در تحریر و کنزالعرفان نیز آمده و غرض از آن، جماعت امامیه میباشد، چنانکه در مسالک تصریح به اجماع گردیده و مسجد النبی کوهسنگی مشهد در منتهی، به مذهب اهل بیت منسوب شده میباشد.)
هدف آن میباشد کهاین اجماع، با تعبیرهای گوناگونی در سخنان فقهاء آمده و فقط در مسالک، تصریح به اجماع گردیدهاست.
(لایجوز دخول الذمی المسجد باجماع الامامیه.) [۴۶]
کلیه فقهای امامیه بر این نظرند که کافر ذمی جایز وجود ندارد وارد مسجد گردد.دقت به چندین نکته، نادرستی و بی محور بودن اجماع را مینمایاند:
۱. روضه خوان طوسی ، خیر در بر خلاف و خیر در مبسوط، به اجماع تمسک نکرده میباشد، با آنکه شیوه وی، بویژه در کتاب بر خلاف، بر این میباشد که به خیال و خاطر رویا رویی با بینش فقیهان اهل سنت ، همچون آنها به اجماع تمسک میجوید، از این روی، ادعای اجماع درخلاف زیاد به چشم می خورد و این، باعث گردیده، شماری از فقهاء به اجماعهای بر خلاف، اعتبار متعددی نمیدهند و میگویند اینها اجماعهای علی القاعدهاند.
زیرا روضه خوان موازی اهل سنت قرار داشته، میمراد موازی طریق خویش آنها عکس العمل نماید.
با این درحال حاضر، دراین مورد نامی از اجماع فقهای شیعه به فی مابین نمیآورد.
۲.اکثری از پیشینیان، این مسأله را مطرح نکردهاند، تا نظرها نمایند، بویژه آنانی که به تعبیر و تفسیر آیت اللّه بروجردی ، روششان این بوده میباشد که مسائل را همچنانکه از معصومان (ع) میگرفتهاند، دست نخورده برای ما نقل نمایند، مانند: روضه خوان صدوق در هدایة و مقنع، روحانی موثر در مقنعه، روضه خوان طوسی در نهایه، سلار بن عبدالعزیز در مراسم آدرس مسجد النبی کوهسنگی مشهد و ابی الصلاح حلبی در کافی و… اولیه توشه روحانی طوسی این مسأله را در کتابهای استدلالی خویش مطرح کرد و دیگرافراد به تقلید از وی، به اجمال و شرح به مورد پرداختهاند.بنابر این، چهطور میاقتدار ادعای اجماع کرد؟
۳. علامه مجلسی ، [۴۷] ناروایی ورود یهود و نصارا به مسجد، به معروف نسبت میدهد:
(ولی ممانعت الیهود والنصاری فهو علی الوجوب علی المشهور.)
افزون بر این، به فرض وجود اینگونه اجماعی، گواهی آن معین میباشد.
حداقل، احتمال دارااست که سند داشته باشد (محتمل المدرک) طبیعی میباشد که اعتباری نخواهد داشت.
متفحص اردبیلی ، بعداز آنکه ادعای اجماع مذهب اهل بیت را از (منتهی) نقل مینماید، مینویسد:(والمستند فی الجملة هو الآیة.) [۴۸]
ممکن میباشد هدف وی از این پاراگراف، بی توجهی به اجماع باشد و یا این که کناره زدن بدینکه اجماع مدرکی میباشد و گواهی آن هم، به عبارتی آیه شریفه میباشد.
دارای شهرت بودن ناروایی ورود کافران به مسجد، در بالا اسلام شماری از فقیهان بر این باورند که ناروایی ورود رزرو مسجد النبی کوهسنگی مشهد کافران به مساجد بین مسلمانها صدر اسلام، دارای اسم و رسم بوده میباشد.
علامه در تذکره، این آوازه را از برهانها قرارداده و بر آن شاهدی از تاریخ ارائه داده میباشد:
(ولأن منعهم کان مشهوراً، دخل ابوموسی علی قدمت و معه کتاب اکانت عمله فقال قدمت ادع الذی کتبه لیقرأه قال انه لایدخل المسجد قال ولم لایدخل؟ قال لأنه نصرانی فسکت. و هو یدل علی شهرته بینهم.) [۴۹]
چون ناروایی ورود کافران به مسجد (در بالا اسلام) دارای اسم و رسم بوده میباشد.
ابوموسی با محل کار حسابرسی کارهایش بر قدمت وارد میگردد.
قدمت میگوید: مولف را بگو بیاید آن را بخواند.
ابو موسی می گوید: وی به مسجد نمیآید.
قدمت میگوید: چرا؟
می گوید: زیرا مسیحی میباشد.
قدمت ساکت میگردد.
این نشانه دهنده آوازه ناروایی ورود کافران به مسجد، بین آنها شماره تلفن مسجد النبی کوهسنگی مشهد میباشد.
بسان همین حرف را صاحب و مالک جواهر، با استناد بهاین زمینه تاریخی داراست و آن را شاهدی بر صحت مدعای خود میداند. [۵۰]